مکالمه انگلیسی در بانک؛ اصطلاحات بانکی به انگلیسی + فیلم

زمان مطالعه: ۲۰ دقیقه
مکالمه انگلیسی در بانک؛ لغات و اصطلاحات + فیلم آموزشی

مکالمه انگلیسی در بانک؛ جملات و اصطلاحات بانکی به انگلیسی را در این مطلب از بلاگ لینگومن، خدمت شما زبان آموزان تقدیم می کنیم. این جملات و اصطلاحات می توانند در زمانی که در بانکی در کشور خارجی انگلیسی زبان نیاز به باز کردن حساب، درخواست وام، بستن حساب و … داشته باشید کمک شایانی به شما بکنند. با ما در ادامه متن همراه شوید.

بانک نهادی اقتصادی است که وظیفه‌هایی چون تجهیز و توزیع اعتبارات، عملیات اعتباری و مالی، خرید و فروش ارزها، نقل و انتقال وجوه، وصول مطالبات اسنادی و سود سهام مشتریان، پرداخت بدهی مشتریان و غیره را بر عهده دارد و روزانه افراد زیادی به بانک مراجعه می کنند لذا در این مطلب قصد داریم اصطلاحات و جملات کاربردی انگلیسی که در بانک مورد استفاده قرار می گیرند را بررسی کنیم.

مکالمه انگلیسی در بانک؛ اصطلاحات بانکی به انگلیسی

۱- نزدیکترین شعبه بانک تجارت کجاست؟

Where is the nearest branch of Tejarat Bank?

۲- شما کارمند این بانک هستید؟

Are you bank clerk here?

۳- لطفا به صندوقداری که آنجاست مراجعه کنید.

Please go to the cashier over there.

۴- الان پشت باجه خیلی شلوغ است.

There are many people at the counter now.

۵- من در بانک ملت حساب دارم.

I bank with mellat.

۶- من مشتری این بانک هستم.

I am a client of this bank.

۷- می توانم کمکتان کنم؟

May I help you?

۸-مایلم در بانک شما حساب باز کنم.

I would like to open an account with your bank.

۹- چه حسابی باز می کنید؟ پس انداز یا جاری؟

What kind of account would you like to open? a saving account or a checking account?

۱۰- می توانم یک حساب مشترک باز کنم؟

Can I open a joint account?

۱۱- آیا پول به حساب واریز می کنید یا برداشت می کنید؟

Do you wish to deposit or withdraw money?

۱۲- لطفاً فیش پرداخت را پر کنید.

Fill out the deposit slip, please.

۱۳- میشه لطفا موجودی مرا بگویید؟

Could you tell me what my balance is, please?

۱۴- دیروز ۴۰۰ تومان به حساب شما واریز کردم.

I paid 400 toman into your account yesterday.

۱۵- دفترچه تان لطفا.

Give me your passbook/ bankbook, please.

۱۶- می خواهم صد تومان از حسابم برداشت کنم.

I would like to withdraw 100 toman.

۱۷- حسابم در این بانک خوب کار می کند.

I have a good credit with this bank.

۱۸- می توانم گزارش حسابم را ببینم؟

May I see a statement of my account?

۱۹- شما بیش از موجودی خود برداشت کرده اید.

You are overdrawn.

۲۰- کجا می توانم این چک را نقد کنم؟

Where can I cash this check?

۲۱- این چک در وجه حامل است.

This check is payable to the bearer.

۲۲- مبلغ مورد نظر شما چقدر است؟

How do you want the money?

۲۳- لطفا به من پنجاه تومان بدهید.

Please give me fifties.

۲۴- چک من هیچ وقت برگشت نخورده است.

My check has never bounced.

۲۵- آیا تا به حال پیش آمده است که چک بی محل بکشی؟

Have you ever drawn a bad cheek?

۲۶- این چک سفید امضا مال شماست؟

Is this blank cheek yours?

۲۷- رقم را به حروف هم بنویسید.

Write the amount out in words, too?

۲۸- نرخ سود اینجا چقدر است؟

What’s the rate of interest here?

۲۹- هفت و نیم درصد.

Seven and a half percent.

۳۰- نرخ برابری ارز چقدر است؟

What’s the exchange rate?

۳۱- این چک های مسافرتی پشت نویسی هم می خواهد؟

Do I need to endorse these traveler’s checks?

۳۲- نه فقط این یکی را پشت نویسی کنید و پشت بقیه هم فقط یک امضا بزنید.

No, endorse this one and just sign your name on the back of the other ones.

۳۳- خانه ما در رهن بانک است.

Our house is mortgaged to the bank.

۳۴- بانک به شما وام خواهد داد.

The bank will give/grant you a loan.

۳۵- بانک برای وام های جدید شرایط سختی گذاشته است.

The bank has set strict conditions for new loans.

۳۶- هنوز دارم قسط های وامم را می دهم.

I am still paying off my loan.

۳۷- برای باز پرداخت این وام مهلت بیشتری می خواهم.

I need more time to pay back this loan.

مکالمه انگلیسی در بانک (شماره 2)

A: How are you?

B: I’m well. Thank you for asking.

A: What can I do for you?

B: I need to open a bank account.

A: What kind of account?

B: I just need a checking account.

A: You can open a savings account, too.

B: All right. Open both.

A: You need to deposit at least $50 into both accounts.

B: I will be depositing $300 today.

A: I will set your accounts up right now.

ترجمه فارسی مکالمه (باز کردن حساب)

حالتون چطوره؟

خوبم. از اینکه حالم رو پرسیدین ممنون.

چه کاری می توانم برایتان انجام دهم؟

من می خواهم یک حساب بانک باز کنم.

چه نوع حسابی؟

فقط به یک حساب جاری نیاز دارم.

شما می توانید یک حساب پس انداز نیز باز کنید.

خیلی خوب. هر دو حساب را باز کنید.

شما باید حداقل 50 دلار به هر دو حساب واریز کنید.

  اسم مفعول در انگلیسی؛ توضیح کامل کاربردها با مثال

امروز 300 دلار واریز خواهم کرد.

همین الان کارهای مربوط به افتتاح حساب هایتان را انجام می دهم.

مکالمه انگلیسی در بانک (شماره 3)

A: How are things with you?
B: I’m fine. Thank you.
A: How may I help you?
B: I need to make a deposit.
A: Will you be depositing cash or a check?
B: I will be depositing cash.
A: How much would you like to deposit?
B: It’s going to be $300.
A: What account would you like to deposit that into?
B: Could you deposit that into my checking account, please?
A: Can I do anything else for you today?
B: That’ll be all. Thank you very much.

ترجمه فارسی مکالمه (واریز کردن)

احوالتون چطوره؟

خوبم. ممنون.

چطور می توانم کمکتون کنم؟

من می خواهم یک واریز انجام دهم.

آیا شما به صورت نقد واریز خواهید کرد یا چک؟

به صورت نقد واریز خواهم کرد.

چقدر می خواهید واریز کنید؟

مبلغ واریزی 300 دلار است.

آن را می خواهید به چه حسابی واریز کنید؟

می توانید لطفا آن را به حساب جاری ام واریز کنید؟

آیا کار دیگری هست که بتوانم برایتان انجام دهم؟

همه کارم همین بود. از شما خیلی متشکرم.

در این بخش از مطلب مکالمه انگلیسی در بانک را به شما عزیزان آموزش خواهد داد. مکالمه ای که هم اکنون در اختیار دارید، یکی از مکالمات روزمره و رایج زبان انگلیسی می باشد که در طول روز بسیار با آن سروکار دارید. موضوع مکالمه به این صورت می باشد که شخصی به تازگی برای زندگی به شهری دیگر رفته است که با نحوه باز کردن حساب در بانک آن شهر آشنایی ندارد. او به بانک رفته و از کارمند بانک سوالاتی در مورد باز کردن حساب می پرسد که او را راهنمایی کند. با مشاهده مکالمه زیر، نحوه برقراری مکالمه انگلیسی در بانک را فرا خواهید گرفت.

“Going to the Bank”

Manager: Hello. Iʼm Francis Roberts, the Accounts manager. What can I do for you?

Customer: Hi. My name is Mark Johnson. This is my wife, Lynn. Weʼve just moved into town and would like some information about opening a bank account.

Manager: What kind of account would you like to open?

Customer: We want to open a checking account.

Manager: How much would you like to deposit today?

Customer: I have $500 in cash as well as a payroll check for $800.

Manager: Okay. Iʼll get you the application forms to fill out.

Youʼll receive your new bank cards in about two weeks. Once you have chosen your PIN, youʼll be able to use the bank machine for deposits, withdrawals, bank transfers, and bill payments.

Customer: Is there a service fee for this type of account?

Manager: There is no fee for a regular checking account. However, for a small fee of $7.00 a month, we offer 200 personalized checks, full on-line banking services, and a $500 overdraft protection plan. Would you be interested in that service?

Customer: Yes, that sounds good. Weʼll take it. Do you have a 24 hour ATM?

Manager: Yes, of course. We also have a 24 hour drive-through service at the side of the building.

Customer: When do you send out the monthly statements?

Manager: On the fifth of every month. Iʼll take your forms now. You can endorse your check and go over to the teller. Sheʼll handle your deposit for you.

Customer: Thank you very much. Youʼve been very helpful.

Manager: Youʼre quite welcome. Hope to see you again soon.

“بانک رفتن به انگلیسی”

متصدی: سلام. من فرانک رابرت، مدیر حساب ها هستم. چکاری می توانم برای شما انجام دهم؟

مشتری: سلام، اسم من مارک جانسون است. این همسر من، لین است. ما به تازگی به این شهر نقل مکان کرده ایم و

اطلاعاتی درباره بازکردن حساب بانکی می خواهیم.

متصدی: چه نوع حسابی می خواهید باز کنید؟

مشتری: ما می خواهیم یک حساب جاری باز کنیم.

متصدی: چقدر می خواهی امروز به حسابت واریز کنی؟

مشتری: من $۵۰۰ پول نقد دارم، همچنین $۸۰۰ چک حقوقم می باشد.

متصدی: بسیار خوب. من به شما یک فرم درخواست می دهم که آن را پر کنید. کارت بانکی جدیدتان را حدود ۲ هفته

دیگر دریافت خواهید کرد. به محض اینکه رمزتان را انتخاب کردید، می توانید از دستگاه های بانک برای سپرده گذاری،

برداشت، نقل و انتقالات بانکی و پرداخت قبوض استفاده کنید.

مشتری: آیا این نوع حساب، هزینه خدماتی دارد؟

متصدی: هیچ هزینه ای برای یک حساب جاری عادی وجود ندارد. اما در صورت پرداخت مبلغ کمی به میزان $۷٫۰۰ در ماه، ما دویست چک شخصی، خدمات بانکی آنلاین (روی خط) کامل و $۵۰۰ طرح مازاد اعتبار ارائه می دهیم. آیا شما تمایل به ارائه این خدمات دارید؟

مشتری: بله، به نظر خوب می آید. ما آن را می خواهیم. آیا شما دستگاه خودپرداز ۲۴ ساعته دارید؟

متصدی: بله، البته. همچنین ما یک خدمات سرویس دهی ۲۴ ساعته، در کنار ساختمان (بانک) داریم.

مشتری: چه زمانی شما اظهارات ماهانه را ارسال می کنید؟

متصدی: در پنجمین روز هر ماه. فرم شما را الان می گیرم. شما می توانید چک خود را پشت نویسی و امضا کنید و آنجا نزد تحویل دار بروید. او کارهای مربوط به سپرده را برای شما انجام خواهد داد.

مشتری: خیلی ممنون. خیلی کمکم کردید.

متصدی: خواهش می کنم. امیدوارم شما را به زودی ببینیم.

اصطلاحات بانکی به انگلیسی

Account

حساب (بانکی)

I’m going to open an account

قصد دارم یک حساب باز کنم

ATM => automated teller machine

  مکالمه انگلیسی در طلا فروشی؛ جملات رایج و ضروری

دستگاه خودپرداز

There is an ATM near here, but it’s almost always broken-down

یه دستگاه خودپرداز نزدیک اینجاست ولی تقریبا همیشه خرابه

balance

موجودی حساب

Please check your bank balance

لطفا موجودی حساب بانکی خود را چک کنید

bounce

(چک) برگشت خوردن

I had a bounced cheque yesterday

دیروز یه چک برگشتی داشتم

cash

پول نقد، نقد کردن (چک)

I need to cash this cheque

من باید این چک رو نقد کنم

CD => certificate of deposit

حساب سرمایه گذاری بلند مدت (در این نوع حساب، صاحب حساب متعهد می شود که سپرده خود را برای مدت معینی(یک سال، دو سال…) نزد بانک نگه دارد و تا قبل از به پایان رسیدن این مدت معین آن را از بانک خارج نکند.)

check / cheque (chequebook)

چک (دسته چک)

I want to write two cheques, but there’s only one left

می خوام دو تا چک بنویسم ولی فقط یکی مونده

*check یک کلمه آمریکایی است ولی cheque اغلب در انگلیسی بریتانیایی کاربرد دارد

checking account = current account

حساب جاری

*checking account در انگلیسی آمریکایی کاربرد دارد ولی current account در انگلیسی بریتانیایی بکار برده می شود.

debt

بدهی

He owes a large debt to the bank

او بدهی زیادی به بانک داره

deposit

واریز کردن (به حساب)، واریز

Yesterday I went to the bank and deposited the checks for you

دیروز من به بانک رفتم و چک ها رو برات واریز کردم

endorse

پشت نویسی کردن (چک)

Sir, you need to endorse your cheque

آقا شما باید چکتون رو پشت نویسی کنید

interest

بهره، سود بانکی

I have to pay a lot of interest on the loan I’ve recently gotten

من باید بهره زیادی رو برای وامی که اخیرا گرفتم پرداخت کنم

loan

وام

I’m trying to get a 10000 loan to buy a car

دارم سعی می کنم یه وام 10 هزار دلاری برای خرید ماشین بگیرم

savings account

حساب پس انداز

*saving account در انگلیسی آمریکایی بکار می رود ولی در انگلیسی بریتانیایی از عبارت deposit account به جای آن استفاده می شود.

statement

صورتحساب

My bank sends me statements every month

بانکی که در آن حساب دارم هر ماه صورت حسابم رو برام ارسال می کنه

teller

صندوقدار

*teller یک کلمه آمریکایی است و معادل آن در انگلیسی بریتیش cashier می باشد.

withdraw

(از حساب بانکی پول) برداشت کردن

I just withdrew 200 dollars from my account

همین الان 200 دلار از حسابم برداشت کردم.

لغات و اصطلاحات اقتصادی به انگلیسی

لیستی کامل از لغات و اصطلاحات رایج انگلیسی در مورد اقتصاد به همراه معنی و مثال در این پست قرار داده است. این لغات و اصطلاحات در مکالماتی که در مورد اقتصاد است بسیار استفاده می شوند. تعدادی از این واژگان مربوط به اقتصاد دارای تلفظ صوتی می باشند.

Asset

دارایی

His assets include a company in Asia and a house in Germany.

دارایی های او شامل یک شرکت در آسیا و یک خانه در آلمان می شود.

Bankruptcy

ورشکستگی

It could be possible to have more bankruptcies among small companies next year.

سال بعد ممکن است ورشکستگی های بیشتری بین شرکت های کوچک داشته باشیم.

Budget

بودجه

Fortunately, the project was finished on time and within budget.

خوشبختانه پروژه سر وقت تمام شد و به اندازه بودجه هزینه برداشت.

Budget deficit

کسری بودجه

Budget surplus

مازاد بودجه

The government has projected a budget surplus of 200 million dollars by the end of the year.

دولت مازاد بودجه 200 میلیون دلاری را تا انتهای سال پیش بینی کرده است.

Capital

سرمایه

They established the company back in 2005 with a starting capital of 10000 dollars.

آنها شرکت را در سال 2005 با سرمایه اولیه 10000 دلار تاسیس کردند.

Capitalism

(نظام) سرمایه داری

Competition

رقابت

Competition in business can sometimes be cruel.

رقابت در کسب و کار بعضی اوقات می تواند بی رحم باشد.

Consumer

مصرف کننده

The new rates will affect all consumers.

نرخ های جدید همه مصرف کنندگان را تحت تاثیر قرار خواهد گذاشت.

Currency

ارز

You’ll need some cash in local currency there.

تو به مقداری پول نقد به ارز رایج داخلی احتیاج پیدا می کنی.

Deadline

سررسید

Debt

بدهی

Some African countries are badly in debt.

بعضی از کشورهای آفریقایی خیلی بدهکار هستند.

Debtor

بدهکار

Many debtors have called to talk to you.

طلبکاران زیادی زنگ زدند که می خواستند با شما صحبت کنند.

Deficit

کمبود

Our economy in the current year has a deficit of 10 billion dollars.

اقتصاد ما در سال جاری 10 میلیارد دلار کمبود دارد.

Demand

تقاضا

There is an increasing demand for safer cars.

تقاضای رو به افزایشی برای ماشین های امن تر وجود دارد.

Develop

توسعه یافتن

The German economy developed rapidly

اقتصاد آلمان به سرعت توسعه یافت

economics

علم اقتصاد، رشته اقتصاد

I’m studying economics at New York University.

من در دانشگاه نیویورک اقتصاد می خونم.

Economist

اقتصاددان

economy

اقتصاد

Tourism contributes millions of dollars to the country’s economy.

جهانگردی میلیون ها دلار به اقتصاد کشور کمک می کند.

Their country’s economy is about to collapse.

اقتصاد آنها در آستانه فروپاشی است.

Embargo

ممنوعیت، تحریم

They have put embargo on imports of dairy products.

آنها واردات لبنیات را ممنوع کرده اند.

employee

کارمند

The number of employees have increased by 13% ever since we changed our policies.

از وقتی که سیاست هایمان را تغییر داده ایم تعداد کارمندان 13 درصد افزایش یافته است.

Employer

کارفرما

He is an infamous employer for his bad behavior towards his employees.

او به خاطر رفتار بدش نسبت به کارمندانش یک کارفرمای بدنام است.

  انواع جملات شرطی در زبان انگلیسی؛ آموزش کامل + مثال و تمرین

Financial markets

بازارهای مالی

Export

(به صورت جمع) صادرات، صادر کردن

Among the exports of Iran, Oil is the most important one.

نفت در میان کالاهای صادراتی ایران مهمترین است.

Fiscal

مالی

The country’s total income for the fiscal year 2011 were about 200000000 dollars.

کل درآمد کشور در سال ملی 2011 در حدود 200000000 میلیارد دلار بود.

Fiscal policy

سیاست مالی

Global economy

اقتصاد جهانی

We are all part of the global economy.

ما همه جزئی از اقتصاد جهانی هستیم

Gross Domestic Product (GDP)

تولید ناخاص داخلی

If the GDP continues to shrink, it may result in a lot of unemployment.

اگر تولید ناخالص داخلی همین طور کاهش پیدا کند، این به بیکاری زیادی منجر خواهد شد.

Import

(به صورت جمع) واردات، وارد کردن

We import a lot of cars from other countries.

ما ماشین های زیادی از کشورهای دیگر وارد می کنیم.

Income

درآمد

The average incomes have risen by 2% over the past 3 years.

میانگین درآمد ها در سه سال اخیر 2 درصد کاهش یافته است.

Inflation

تورم

Inflation is currently running at 7%

تورم در حال حاضر 7 درصد است.

Inject

تزریق کردن (پول)

The government has decided to inject more money into financial markets.

دولت تصمیم گرفته است پول بیشتری به بازارهای مالی تزریق کند.

Interest

بهره

Interest rate

نرخ بهره

Interest rates have risen by 3%

نرخ بهره 3 درصد افزایش یافته است.

Invest

سرمایه گذاری کردن

Their institute has decided to invest 500000 dollars in our project.

موسسه آنها تصمیم گرفته است 500000 هزار دلار در پروژه ما سرمایه گذاری کند.

Investment

سرمایه گذاری

Leverage

اهرم فشار

Rich countries often have stronger leverage

کشورهای ثروتمند اغلب اهرم فشار قوی تری دارند.

Monopoly

انحصار

Our company has a monopoly over the new phones in the country.

شرکت ما انحصار گوشی های جدید در کشور را دارد.

Monopolize

(چیزی را) در انحصار خود داشتن

The company had monopolized the carpet market until the sanctions hit them badly.

تا زمانی که تحریم ها ضربه بدی به آنها زد شرکتشان بازار فرش را در انحصار خود گرفته بود.

National debt

بدهی ملی

Poverty

فقر

Hundreds of millions of people live in poverty in the world.

صدها میلون نفر در جهان در فقر زندگی می کنند.

Private sector

بخش خصوصی

More than 40% of students who graduate from university work in the private sector.

بیشتر از 40 درصد دانشجویانی که از دانشگاه فارق التحصیل می شوند در بخش خصوصی کار می کنند.

Profit

سود

She made a huge profit from selling her house.

او سود زیادی از فروش خانه اش کسب کرد.

Public sector

بخش دولتی

Most scientists work for the public sector

بیشتر دانشمندان برای بخش دولتی کار می کنند.

Recession

رکود اقتصادی

Our economy has entered a recession.

اقتصاد ما وارد رکود شده است.

Redundant

بیکار

To keep the company alive, one-third of the workforce will be made redundant.

برای نگه داشتن شرکت یک سوم نیروی کار بیکار خواهند شد.

Services

خدمات

Stable

با ثبات

The economy of Japan is still stable.

اقتصاد ژاپن هنوز هم باثبات است.

Stagnation

رکود

In the face of a long stagnation in the country, they have made a great deal of progress.

علارغم یک رکود طولانی در کشور آنها پیشرفت زیادی کرده اند.

Subsidy

یارانه

We might be able

Supply

عرضه

Demand for organic produce has exceeded supply.

تقاضا برای محصولات طبیعی از عرضه بیشتر شده است.

Tax

مالیات

The government is increasing the tax on cigarettes.

دولت در حال افزایش مالیات سیگار است.

Unemployed

بیکار

In their economy a lot of people have been unemployed for the past three years.

در اقتصاد آنها، در طول سه سال اخیر افراد زیادی بیکار بوده اند

Tax-exempt

معاف از مالیات

Unemployment

بیکاری

Unemployment has risen for the the third consecutive year.

بیکاری برای سومین سال متوالی افزایش پیدا کرده است.

value-added

ارزش افزوده

فیلم آموزش لغات و اصطلاحات مکالمه انگلیسی در بانک

مکمل یادگیری مکالمه انگلیسی در بانک

برای یادگیری بیشتر مکالمه انگلیسی در بانک و یا اصطلاحات انگلیسی اقتصادی می توانید به کتاب آموزش زبان انگلیسی بانکداری و مدیریت بانکی English for Banking مراجعه نمایید. همچنین بسته آموزشی کتاب زبان تخصصی بانکداری و مدیریت مالی V.E. English for Banking  Finance 1 & 2 نیز توصیه می شود.

نکته ای که در اینجا حائز اهمیت بسیار است و اغلب توسط زبان آموزان مورد غفلت واقع می شود عناصر مهم در یادگیری و به یادسپاری مطالب مورد مطالعه است. این سه عنصر، تمرین، تکرار و نظم در یادگیری نام دارند. بر کسی پوشیده نیست که اگر این سه عنصر در هنگام مطالعه و یادگیری مورد غفلت زبان آموزان یا هر محصل دیگری قرار گیرد، بی شک تنها عایدی وی، اتلاف زمان و هزینه برای یادگیری است. پس هر مبحثی را که می خواهیم یاد بگیریم باید به این سه عنصر توجه ویژه ای داشته باشیم.

موارد آموخته شده را تمرین کنیم، تمرین هایمان را تکرار کنیم و از همه مهم تر در این دو موضوع نظم و ترتیب داشته باشیم.

بحث مکالمه انگلیسی در بانک را همینجا به پایان می بریم.

کتاب زبان تخصصی بانکداری و امور بانکی
کتاب زبان تخصصی بانکداری و امور بانکی
  • بدون نیاز به دانش زبانی بالا
  • امکان مطالعه به صورت خودآموز
  • دارای سه سطح مبتدی، متوسط و پیشرفته
  • دیکشنری کامل در انتهای هر کتاب (مجموعا 3 کتاب)
  • آموزش مکالمه در محیط واقعی
  • ویژه پرسنل بانک و دانشجویان و اساتید بانکداری
اطلاعات بیشتر و خرید

ادامه مطلب