در این مطلب به مبحث اصطلاحات رانندگی به انگلیسی به همراه 30 اصطلاح پرکاربرد و ضروری در هنگام رانندگی می پردازیم. در این جا به کاربردی ترین عبارت هایی که هنگام رانندگی به زبان انگلیسی استفاده می شود، می پردازیم. با ما همراه باشید.
اصطلاحات رانندگی به انگلیسی
* push the gas
– گاز بده
* make a U turn
– دور بزن
* speed up
– تند برو
* go straight
– مستقیم برو
* make a right
– بپیچ به راست
* make a left
– بپیچ به چپ
* hit the brakes
– بزن رو ترمز
* pass the car
– سبقت بگیر
* Go faster
– گازشو بگیر
ادامه اصطلاحات رانندگی به انگلیسی با معنی و مثال کاربردی
۱. Back up
دنده عقب گرفتن
* back it up
* برو عقب
مثال:
See if you can back up a bit further
ببین اگر می تونی یکم بیشتر دنده عقب بیا.
۲. Buckle up
کمربند ایمنی رو ببند. می تونیم از Fasten your seat belt هم استفاده کنید.
مثال:
Please buckle up now, we are about to move
لطفا کمربند هاتون رو ببنید که می خواییم حرکت کنیم.
۳. Cut off
معنی : جلو راه کسی رو گرفتن یا پیچیدن جلو کسی
مثال:
A second policeman cut off his escape
در چند ثانیه پلیس جلو فرارش رو گرفت.
۴. Drive by
کاری را خارج از ماشین در حال حرکت انجام دادن
مثال:
He was killed in a drive-by shooting
او در یک تیرندازی از یک ماشین در حال حرکت کشته شد.
۵. Fill up
معنی : باک ماشین را پر کردن
مثال:
He filled up the tank with petrol
باک ماشین را با بنزین پر کرد.
۶. Get out of
خارج شدن از ماشین
البته این اصطلاح یک معنی کلی برای مکان های دیگر هم دارد.
مثال:
You must not get out of the car when it is in motion
نباید زمانی که ماشین در حال حرکت است از آن خارج شوی.
۷. Pull over
توقف در کنار خیابان یا جاده
مثال:
She saw the ambulance coming up behind her and pulled over
او مشاهده کرد آمبولانس پشت سرش داره میاد و برای همین کنار خیابان متوقف شد.
۸. Run over
کسی یا چیزی را با ماشین زدن (تصادف کردن) و یا از روی کسی یا چیزی رد شدن
مثال:
Jessica was run over by a car outside her house
جسیکا خارج از خونه اش با یک ماشین تصادف کرد.
۹. Slow down
آهسته و آرام رانندگی کردن، سرعت ماشین را کم کردن
* slow down
* آهسته برو (حالت امری)
مثال:
Slow down! You are driving too fast
آرام برو! خیلی داری تند رانندگی می کنی.
۱۰. turn off
خاموش کردن ماشین
مثال:
You forgot to turn off the blinker
فراموش کردی فلاشر ها را خاموش کنی.
۱۱. Pull in
به سمت کنار جاده یا خیابان رفتن و توقف کردن
مثال:
We pulled in at the side of the road
ما به کنار جاده رفتیم و متوقف شدیم.
۱۲. Pull out
از کنار جاده خارج شدن و حرکت کردن
A car pulled out in front of me
یک ماشین از کنار خیابان به جلو من آمد.
۱۳. Run into
تصادف کردن با کسی یا چیزی
مثال:
The bus went out of control and ran into a line of people
اتوبوس از کنترل خارج شد و با گروهی از مردم برخورد کرد.
۱۴. Knock down
با کسی تصادف کردن و باعث زمین خوردن شدن
مثال:
She was knocked down by a bus
با برخورد با یک اتوبوس به زمین خورد.
۱۵. Pick up
دنبال کسی رفتن با ماشین
مثال:
I will pick you up at six
ساعت شش میام دنبالت.
۱۶. Overtake
سبقت گرفتن
مثال:
You shouldn’t overtake on a bridge
نباید روی پل سبقت بگیری
۱۷. Speed limit
سرعت مجاز
مثال:
I never go over the speed limit
من هرگز بیشتر از سرعت مجاز رانندگی نمی کنم.
۱۸. Break down
خراب شدن ماشین
Last night on the way home my car was broken down
دیشب در راه برگشت به خانه ماشینم خراب شد.
۱۹. Fine / ticket
جریمه
مثال:
She has already paid over 2000 dollars in fines
تا حالا بیش از ۲ هزار دلار جریمه پرداخت کرده.
صحبت و مکالمه در تاکسی با راننده یکی از ضروریات یادگیری انگلیسی روزمره مخصوصا در هنگام حضور در کشوری خارجی است. امیدواریم این اصطلاحات و عبارات برای شما زبان آموزان مفید و موثر باشد. در ادامه برای تکمیل یادگیری تان، بخش مکمل یادگیری را پیشنهاد می کنیم مطالعه بفرمایید.
مکمل یادگیری اصطلاحات رانندگی به انگلیسی
برای مطالعه بیشتر در این خصوص می توانید از کتاب آموزش زبان انگلیسی برای رانندگان تاکسی English for Taxi Drivers استفاده نمایید. نکته ای که در اینجا حائز اهمیت بسیار است و اغلب توسط زبان آموزان مورد غفلت واقع می شود عناصر مهم در یادگیری و به یادسپاری مطالب مورد مطالعه است. این سه عنصر، تمرین، تکرار و نظم در یادگیری نام دارند. بر کسی پوشیده نیست که اگر این سه عنصر در هنگام مطالعه و یادگیری مورد غفلت زبان آموزان یا هر محصل دیگری قرار گیرد، بی شک تنها عایدی وی، اتلاف زمان و هزینه برای یادگیری است. پس هر مبحثی را که می خواهیم یاد بگیریم باید به این سه عنصر توجه ویژه ای داشته باشیم.
موارد آموخته شده را تمرین کنیم، تمرین هایمان را تکرار کنیم و از همه مهم تر در این دو موضوع نظم و ترتیب داشته باشیم. با این فرمول می توانیم به صورت بهینه یادگیری مان را توسعه داده و بهبود دهیم.
بحث اصطلاحات رانندگی به انگلیسی را در همینجا به پایان می بریم. در آپدیت های بعدی اصطلاحات بیشتری قرار خواهیم داد.
- ✔بدون نیاز به دانش زبانی بالا
- ✔امکان مطالعه به صورت خودآموز
- ✔دارای سه سطح مبتدی، متوسط و پیشرفته
- ✔دارای متون مرتبط به زبان انگلیسی
- ✔دیکشنری کامل در انتهای هر کتاب (مجموعا 3 کتاب)
- ✔آموزش مکالمه در محیط واقعی
- ✔ویژه مسافران و رانندگان تاکسی