جملات انگلیسی در مورد غذا؛ 80+ جمله و اصطلاح کاربردی مکالمه

زمان مطالعه: ۲۰ دقیقه
جملات انگلیسی در مورد غذا؛ لغات و اصطلاحات کاربردی مکالمه

جملات انگلیسی در مورد غذا، مکالمات رایج بر سر میز غذا و … در این مطلب از وبلاگ لینگومن مورد بررسی قرار گرفته است. شما زبان آموزان عزیز می توانید با یادگیری و بکارگیری این جملات در مکالمات حین وعده غذایی به بهبود و رشد دانش زبانی خود کمک کنید. در ادامه مطلب با ما همراه باشید.

جملات انگلیسی در مورد غذا

در این بخش به مجموعه جملات انگلیسی در مورد غذا (Food) می پردازیم که به شدت کاربردی بوده و در مکالمه های روزمره نیز بسیار مورد استفاده هستند.

۱- می خواهم امشب شام دعوتتان کنم.

I would like to invite you to dinner tonight.

۲- بیا بریم پیتزا فروشی یک چیزی بخوریم.

Let’s go to a pizzeria to eat something.

۳- یک پیتزا فروشی در خیابان رُز هست. شنیدم پیتزاش محشره.

There is a pizzeria on Rose Street. I heard the pizza there is cool!

۴- مامانم می گوید شب نباید شام سنگین بخورم.

My mom says I should not have a big dinner at night.

۵- دست بردار بابا، من که می دونم آدم صرفه جویی هستی. ربطی به اصرار مامانت نداره.

Come on! I know you are economical. It has nothing to do with your mom’s insistence.

۶- خیلی گرسنه نیستم. شیرینی اشتهایم را کور کرد.

I am not really hungry. The sweets ruined/ spoiled my appetite.

۷- معمولاً سوسیس نمی خورم.

I don’t usually eat sausage.

۸- می توانیم یک غذای مختصر بخوریم.

We can grab a bite./ we can have a snack.

۹- بسیار خوب، ولی من پول همراهم نیست. مهمان شما؟

Ok, but I have no money on me. It’s your treat. Ok?

۱۰- طبق معمول، مسئله ای نیست رفیق. بیا خوش باشیم.

As per usual, no problem pal. Let’s enjoy our time.

۱۱– می توانید همبرگر یا چیز دیگری بخورید.

You can eat a hamburger or something.

۱۲- راست می گویید. همبرگر به همراه سیب زمینی سرخ شده سفارش می دهم.

You are right. I order a hamburger with a side of fries.

۱۳- خیار شور کافی توی نان نگذاشته اند.

There are not enough pickles in the bread.

۱۴- نونش (نان مخصوص همبرگر) هم تازه نیست.

The bun is not fresh either.

۱۵- بس کن، مادرت بهت یاد نداده زیاد غُر نزنی؟

Come on, hasn’t your mother taught you not to nag a lot.

۱۶- می توانستید هات داگ یا چیز برگر سفارش دهید.

You could have ordered a hotdog or a cheeseburger.

۱۷- حتماً شوخی می کنی. من رژیم دارم.

You must be kidding. I am on a diet.

۱۸- بیا یک پیتزای بزرگ سفارش بدیم بعد بین خودمان تقسیمش کنیم.

Let’s order a big pizza and then share it between us.

۱۹- چرا درست کردن پیتزا اینقدر طول می کشد؟

  آب و هوا به آلمانی؛ مکالمه، لغات و جملات کاربردی و مهم

Why does it take them so long to make a pizza?

۲۰- پیاده روی باعث شد اشتهایم برای شام باز شود.

All that walking has given me an appetite for dinner.

۲۱- از گرسنگی دارم می میرم.

I am starving.

۲۲- بالاخره پیتزا حاضر شد.

At last, the pizza’s here!

۲۳- نانش ترد نیست. ضخیم هم هست.

The flat bread is not crispy. It’s think, too.

۲۴- در این زمینه با شما موافق هستم. خمیر پیتزا باید کاملاً نازک شود.

I agree with you there. The pizza dough should be rolled thinly.

۲۵- وقتی توی خانه تنها هستم، جلوی تلویزیون می نشینم و با خوردن پیتزا و سیب زمینی سرخ کرده دل سیری از عزا در می آورم.

When I am all alone at home, I sit in front of the TV, pigging out on pizza and fries.

۲۶- باقیمانده پیتزایت را تمام کن و بیا برویم.

Polish off the rest of your pizza and let’s go.

۲۷- تکه های آخر پیتزایم را نمی توانم بخورم. اگر هنوز گرسنه ای می توانی آن ها را بخوری.

I can’t eat the last slices of my pizza. If you are still hungry, you can have them.

۲۸- پیتزا را سوزانده اند و قارچ و پنیر کمی هم روی آن است.

They have burnt the pizza, and there is little mushroom and cheese on it.

۲۹- پنیر پیتزای خوبی رویش نریخته اند.

This pizza isn’t toppled with good cheese.

۳۰- چند قطره روغن زیتون روی پیتزا بریز. خوشمزه اش می کند.

Dribble a few drops of olive oil over the pizza. It makes it delicious.

۳۱- بسیار خوب، نوشابه ات را تمام کن و بیا از اینجا برویم.

Ok, drink up your coke and let’s get out of here.

۳۲- یک پرس دیگر غذا می خواهید؟

Would you like a second helping?

۳۳- نه متشکرم. یک بشقاب پر برنج خوردم. سیر شدم.

No, thanks. I had a large plate of rice. I am full.

۳۴- ولی شما گفتید خیلی گرسنه اید.

But you said you were as hungry as a bear.

۳۵- اصلاً دسر نمی خورم. رژیم دارم.

I don’t have any dessert. I am on a diet.

۳۶- دست بردار، با خوردن کمی بستنی که چاق نمی شوی.

Come on, you won’t put on weight by eating just a little ice cream.

۳۷- تمام تلاشم را می کنم که وزن کم کنم. می خواهم رژیمم را حفظ کنم.

I am doing my best o lose weight. I want to stay on my diet.

۳۸- یک فنجان چای می خوری؟

Would you like a cup of tea?

۳۹- ماری، بشقاب ها را ببر و کمی چای درست کن.

Mary! Come clear away the plates and make some tea.

۴۰- سماور را روشن کن.

Turn the samovar on.

۴۱- کتری را بزن به برق.

Plug in the kettle.

  اصطلاحات انگلیسی به فارسی (500+ اصطلاح پرکاربرد) + فیلم آموزشی

۴۲- کتری را بگذار روی اجاق گاز.

Put the kettle on the stove.

۴۳- بگذار در شستن ظرفها به شما کمک کنم.

Let me help you with the washing up.

۴۴- نه متشکرم، تنهایی ظرفها را می شویم.

No, thanks. I‘ll do the dishes alone.

ادامه جملات انگلیسی در مورد غذا، مکالمات رایج بر سر میز غذا و …

۱- ناهار چی داری می خوری؟

What are you eating for lunch now?

۲- کمی خورش می خورم.

I am eating a little stew.

۳- خورش مورد علاقه شما چیست؟

What is your favorite stew?

۴- می میرم برای خورش بادمجان.

I die for eggplant stew.

۵- وسط روز غذای سنگین دوست ندارم.

I don’t like a heavy meal in the middle of the day.

۶- سر وقت غذا می خورید؟

Do you have regular mealtimes?

۷- معمولاً چه ساعتی ناهار می خورید؟

What time do you usually eat for lunch?

۸- اغلب در محل کار با همکارانم ناهار می خورم.

I have a working lunch with my colleagues most of the time.

۹- معمولاً ناهار غذای بسته بندی شده می خورم.

I usually have packed lunch.

۱۰- هیچ وقت ناهار مناسبی نمی خورم، فقط یک غذای سریع و سر پایی می خورم.

I never have a proper lunch; just a quick snack.

۱۱- گاهی اوقات اصلاً ناهار نمی خورم چون در محل کار سرم خیلی شلوغ است.

I sometimes even skip the lunch because I am very busy at work.

۱۲- هرگز بیرون غذا می خوری یا ترجیح می دهی داخل خانه غذا بخوری؟

Do you ever eat out or you prefer to eat in?

۱۳- حداقل هفته ای یک بار بیرون غذا می خورم .

I eat out at least once a week.

۱۴- بسیار خوب، بیایید میز را بچینیم و یه چیزی بخوریم.

Ok, let’s lay / set the table and eat something.

۱۵- کباب را به خورش ترجیح می دهم.

I prefer kebab to stew.

۱۶- از ماکارونی متنفرم و هرگز تن ماهی نمی خورم.

I hate macaroni and never eat canned fish.

۱۷- معمولاً با ناهار ترشی می خوری؟

Do you usually have pickles with lunch?

۱۸- گاهی اوقات برای ناهار آبگوشت می خورم.

I sometimes have broth for lunch.

۱۹- ناهار حاضر است. بفرمایید.

Lunch is ready. Serve/Help yourself.

۲۰- بفرمایید پیش غذا.

Here is the starter/appetizer.

۲۱- این سوپ مرغ خوشمزه است.

This chicken soup is delicious.

۲۲- نوش جان.

Enjoy! Bon appetite.

۲۳- این سالاد با سس مایونز خوشمزه است.

This salad with mayonnaise is delicious.

۲۴- چه غذای خوشمزه ای. باید دستور طبخ آن را به من بدهید.

What a delicious dish! You must give me the recipe.

۲۵- این یک غذای هندی است.

It’s an Indian dish.

۲۶- بفرمایید لطفاً. شروع کنید/ میل کنید.

Come on, please. Start. / Tuck in.

۲۷- یک پرس دیگر غذا می خواهید؟

Would you like a second helping?

  كمك كردن به ديگران به انگلیسی؛ جملات و عبارات کاربردی در مکالمه با مثال

۲۸- نه متشکرم. یک بشقاب پر برنج خوردم. سیر شدم.

No, thanks. I had a large plate of rice. I am full.

۲۹- ولی شما گفتید خیلی گرسنه اید.

But you said you were as hungry as a bear.

۳۰- اصلاً دسر نمی خورم. رژیم دارم.

I don’t have any dessert. I am on a diet.

۳۱- دست بردار، با خوردن کمی بستنی که چاق نمی شوی.

Come on, you won’t put on weight by eating just a little ice cream.

۳۲- تمام تلاشم را می کنم که وزن کم کنم.می خواهم رژیمم را حفظ کنم.

I am doing my best to lose weight. I want to stay on my diet.

۳۳- یک فنجان چای می خوری؟

Would you like a cup of tea?

۳۴- ماری، بشقاب ها را ببر و کمی چای درست کن.

Mary! Come clear away the plates and make some tea.

۳۵- سماور را روشن کن.

Turn the samovar on.

۳۶- کتری را بزن به برق.

Plug in the kettle.

۳۷- کتری را بگذار روی اجاق گاز.

Put the kettle on the stove.

۳۸- بگذار در شستن ظر فها به شما کمک کنم.

Let me help you with the washing up.

۳۹- نه متشکرم، تنهایی ظرفها را می شویم.

No, thanks. I’ll do the dish.

مکمل یادگیری جملات انگلیسی در مورد غذا

مکالمه انگلیسی در رستوران برای سفارش غذا و آشپزی (+100 جمله) نیز می تواند در این بین به شما کمک شایانی نماید.

نکته ای که در اینجا حائز اهمیت بسیار است و اغلب توسط زبان آموزان مورد غفلت واقع می شود عناصر مهم در یادگیری و به یادسپاری مطالب مورد مطالعه است. این سه عنصر، تمرین، تکرار و نظم در یادگیری نام دارند. بر کسی پوشیده نیست که اگر این سه عنصر در هنگام مطالعه و یادگیری مورد غفلت زبان آموزان یا هر محصل دیگری قرار گیرد، بی شک تنها عایدی وی، اتلاف زمان و هزینه برای یادگیری است. پس هر مبحثی را که می خواهیم یاد بگیریم باید به این سه عنصر توجه ویژه ای داشته باشیم.

موارد آموخته شده را تمرین کنیم، تمرین هایمان را تکرار کنیم و از همه مهم تر در این دو موضوع نظم و ترتیب داشته باشیم. امیدواریم موارد گفته شده بتواند برای شما زبان آموزان عزیز مفید واقع شده و گامی در جهت بهبود دانش زبانی شما باشد. ما در لینگومن همیشه سعی می کنیم بهترین ها را برای شما به ارمغان بیاوریم.

امیدواریم با مطالعه این مطلب از وبلاگ لینگومن مبحث جملات انگلیسی در مورد غذا را به خوبی فرا گرفته باشید.

کتاب مکالمه انگلیسی در مورد آشپزی با CD صوتی
کتاب مکالمه انگلیسی در مورد آشپزی با CD صوتی
  • بدون نیاز به دانش زبانی بالا
  • امکان مطالعه به صورت خودآموز
  • شروع از سطوح مبتدی تا حرفه ای
  • ویژه علاقمندان به کار در رستوران و شغل آشپزی
اطلاعات بیشتر و خرید

ادامه مطلب