مکالمه انگلیسی در بانک؛ جملات و اصطلاحات بانکی به انگلیسی را در این مطلب از بلاگ لینگومن، خدمت شما زبان آموزان تقدیم می کنیم. این جملات و اصطلاحات می توانند در زمانی که در بانکی در کشور خارجی انگلیسی زبان نیاز به باز کردن حساب، درخواست وام، بستن حساب و … داشته باشید کمک شایانی به شما بکنند. با ما در ادامه متن همراه شوید.
بانک نهادی اقتصادی است که وظیفههایی چون تجهیز و توزیع اعتبارات، عملیات اعتباری و مالی، خرید و فروش ارزها، نقل و انتقال وجوه، وصول مطالبات اسنادی و سود سهام مشتریان، پرداخت بدهی مشتریان و غیره را بر عهده دارد و روزانه افراد زیادی به بانک مراجعه می کنند لذا در این مطلب قصد داریم اصطلاحات و جملات کاربردی انگلیسی که در بانک مورد استفاده قرار می گیرند را بررسی کنیم.
مکالمه انگلیسی در بانک؛ اصطلاحات بانکی به انگلیسی
۱- نزدیکترین شعبه بانک تجارت کجاست؟
Where is the nearest branch of Tejarat Bank?
۲- شما کارمند این بانک هستید؟
Are you bank clerk here?
۳- لطفا به صندوقداری که آنجاست مراجعه کنید.
Please go to the cashier over there.
۴- الان پشت باجه خیلی شلوغ است.
There are many people at the counter now.
۵- من در بانک ملت حساب دارم.
I bank with mellat.
۶- من مشتری این بانک هستم.
I am a client of this bank.
۷- می توانم کمکتان کنم؟
May I help you?
۸-مایلم در بانک شما حساب باز کنم.
I would like to open an account with your bank.
۹- چه حسابی باز می کنید؟ پس انداز یا جاری؟
What kind of account would you like to open? a saving account or a checking account?
۱۰- می توانم یک حساب مشترک باز کنم؟
Can I open a joint account?
۱۱- آیا پول به حساب واریز می کنید یا برداشت می کنید؟
Do you wish to deposit or withdraw money?
۱۲- لطفاً فیش پرداخت را پر کنید.
Fill out the deposit slip, please.
۱۳- میشه لطفا موجودی مرا بگویید؟
Could you tell me what my balance is, please?
۱۴- دیروز ۴۰۰ تومان به حساب شما واریز کردم.
I paid 400 toman into your account yesterday.
۱۵- دفترچه تان لطفا.
Give me your passbook/ bankbook, please.
۱۶- می خواهم صد تومان از حسابم برداشت کنم.
I would like to withdraw 100 toman.
۱۷- حسابم در این بانک خوب کار می کند.
I have a good credit with this bank.
۱۸- می توانم گزارش حسابم را ببینم؟
May I see a statement of my account?
۱۹- شما بیش از موجودی خود برداشت کرده اید.
You are overdrawn.
۲۰- کجا می توانم این چک را نقد کنم؟
Where can I cash this check?
۲۱- این چک در وجه حامل است.
This check is payable to the bearer.
۲۲- مبلغ مورد نظر شما چقدر است؟
How do you want the money?
۲۳- لطفا به من پنجاه تومان بدهید.
Please give me fifties.
۲۴- چک من هیچ وقت برگشت نخورده است.
My check has never bounced.
۲۵- آیا تا به حال پیش آمده است که چک بی محل بکشی؟
Have you ever drawn a bad cheek?
۲۶- این چک سفید امضا مال شماست؟
Is this blank cheek yours?
۲۷- رقم را به حروف هم بنویسید.
Write the amount out in words, too?
۲۸- نرخ سود اینجا چقدر است؟
What’s the rate of interest here?
۲۹- هفت و نیم درصد.
Seven and a half percent.
۳۰- نرخ برابری ارز چقدر است؟
What’s the exchange rate?
۳۱- این چک های مسافرتی پشت نویسی هم می خواهد؟
Do I need to endorse these traveler’s checks?
۳۲- نه فقط این یکی را پشت نویسی کنید و پشت بقیه هم فقط یک امضا بزنید.
No, endorse this one and just sign your name on the back of the other ones.
۳۳- خانه ما در رهن بانک است.
Our house is mortgaged to the bank.
۳۴- بانک به شما وام خواهد داد.
The bank will give/grant you a loan.
۳۵- بانک برای وام های جدید شرایط سختی گذاشته است.
The bank has set strict conditions for new loans.
۳۶- هنوز دارم قسط های وامم را می دهم.
I am still paying off my loan.
۳۷- برای باز پرداخت این وام مهلت بیشتری می خواهم.
I need more time to pay back this loan.
مکالمه انگلیسی در بانک (شماره 2)
A: How are you?
B: I’m well. Thank you for asking.
A: What can I do for you?
B: I need to open a bank account.
A: What kind of account?
B: I just need a checking account.
A: You can open a savings account, too.
B: All right. Open both.
A: You need to deposit at least $50 into both accounts.
B: I will be depositing $300 today.
A: I will set your accounts up right now.
ترجمه فارسی مکالمه (باز کردن حساب)
حالتون چطوره؟
خوبم. از اینکه حالم رو پرسیدین ممنون.
چه کاری می توانم برایتان انجام دهم؟
من می خواهم یک حساب بانک باز کنم.
چه نوع حسابی؟
فقط به یک حساب جاری نیاز دارم.
شما می توانید یک حساب پس انداز نیز باز کنید.
خیلی خوب. هر دو حساب را باز کنید.
شما باید حداقل 50 دلار به هر دو حساب واریز کنید.
امروز 300 دلار واریز خواهم کرد.
همین الان کارهای مربوط به افتتاح حساب هایتان را انجام می دهم.
مکالمه انگلیسی در بانک (شماره 3)
A: How are things with you?
B: I’m fine. Thank you.
A: How may I help you?
B: I need to make a deposit.
A: Will you be depositing cash or a check?
B: I will be depositing cash.
A: How much would you like to deposit?
B: It’s going to be $300.
A: What account would you like to deposit that into?
B: Could you deposit that into my checking account, please?
A: Can I do anything else for you today?
B: That’ll be all. Thank you very much.
ترجمه فارسی مکالمه (واریز کردن)
احوالتون چطوره؟
خوبم. ممنون.
چطور می توانم کمکتون کنم؟
من می خواهم یک واریز انجام دهم.
آیا شما به صورت نقد واریز خواهید کرد یا چک؟
به صورت نقد واریز خواهم کرد.
چقدر می خواهید واریز کنید؟
مبلغ واریزی 300 دلار است.
آن را می خواهید به چه حسابی واریز کنید؟
می توانید لطفا آن را به حساب جاری ام واریز کنید؟
آیا کار دیگری هست که بتوانم برایتان انجام دهم؟
همه کارم همین بود. از شما خیلی متشکرم.
در این بخش از مطلب مکالمه انگلیسی در بانک را به شما عزیزان آموزش خواهد داد. مکالمه ای که هم اکنون در اختیار دارید، یکی از مکالمات روزمره و رایج زبان انگلیسی می باشد که در طول روز بسیار با آن سروکار دارید. موضوع مکالمه به این صورت می باشد که شخصی به تازگی برای زندگی به شهری دیگر رفته است که با نحوه باز کردن حساب در بانک آن شهر آشنایی ندارد. او به بانک رفته و از کارمند بانک سوالاتی در مورد باز کردن حساب می پرسد که او را راهنمایی کند. با مشاهده مکالمه زیر، نحوه برقراری مکالمه انگلیسی در بانک را فرا خواهید گرفت.
“Going to the Bank”
Manager: Hello. Iʼm Francis Roberts, the Accounts manager. What can I do for you?
Customer: Hi. My name is Mark Johnson. This is my wife, Lynn. Weʼve just moved into town and would like some information about opening a bank account.
Manager: What kind of account would you like to open?
Customer: We want to open a checking account.
Manager: How much would you like to deposit today?
Customer: I have $500 in cash as well as a payroll check for $800.
Manager: Okay. Iʼll get you the application forms to fill out.
Youʼll receive your new bank cards in about two weeks. Once you have chosen your PIN, youʼll be able to use the bank machine for deposits, withdrawals, bank transfers, and bill payments.
Customer: Is there a service fee for this type of account?
Manager: There is no fee for a regular checking account. However, for a small fee of $7.00 a month, we offer 200 personalized checks, full on-line banking services, and a $500 overdraft protection plan. Would you be interested in that service?
Customer: Yes, that sounds good. Weʼll take it. Do you have a 24 hour ATM?
Manager: Yes, of course. We also have a 24 hour drive-through service at the side of the building.
Customer: When do you send out the monthly statements?
Manager: On the fifth of every month. Iʼll take your forms now. You can endorse your check and go over to the teller. Sheʼll handle your deposit for you.
Customer: Thank you very much. Youʼve been very helpful.
Manager: Youʼre quite welcome. Hope to see you again soon.
“بانک رفتن به انگلیسی”
متصدی: سلام. من فرانک رابرت، مدیر حساب ها هستم. چکاری می توانم برای شما انجام دهم؟
مشتری: سلام، اسم من مارک جانسون است. این همسر من، لین است. ما به تازگی به این شهر نقل مکان کرده ایم و
اطلاعاتی درباره بازکردن حساب بانکی می خواهیم.
متصدی: چه نوع حسابی می خواهید باز کنید؟
مشتری: ما می خواهیم یک حساب جاری باز کنیم.
متصدی: چقدر می خواهی امروز به حسابت واریز کنی؟
مشتری: من $۵۰۰ پول نقد دارم، همچنین $۸۰۰ چک حقوقم می باشد.
متصدی: بسیار خوب. من به شما یک فرم درخواست می دهم که آن را پر کنید. کارت بانکی جدیدتان را حدود ۲ هفته
دیگر دریافت خواهید کرد. به محض اینکه رمزتان را انتخاب کردید، می توانید از دستگاه های بانک برای سپرده گذاری،
برداشت، نقل و انتقالات بانکی و پرداخت قبوض استفاده کنید.
مشتری: آیا این نوع حساب، هزینه خدماتی دارد؟
متصدی: هیچ هزینه ای برای یک حساب جاری عادی وجود ندارد. اما در صورت پرداخت مبلغ کمی به میزان $۷٫۰۰ در ماه، ما دویست چک شخصی، خدمات بانکی آنلاین (روی خط) کامل و $۵۰۰ طرح مازاد اعتبار ارائه می دهیم. آیا شما تمایل به ارائه این خدمات دارید؟
مشتری: بله، به نظر خوب می آید. ما آن را می خواهیم. آیا شما دستگاه خودپرداز ۲۴ ساعته دارید؟
متصدی: بله، البته. همچنین ما یک خدمات سرویس دهی ۲۴ ساعته، در کنار ساختمان (بانک) داریم.
مشتری: چه زمانی شما اظهارات ماهانه را ارسال می کنید؟
متصدی: در پنجمین روز هر ماه. فرم شما را الان می گیرم. شما می توانید چک خود را پشت نویسی و امضا کنید و آنجا نزد تحویل دار بروید. او کارهای مربوط به سپرده را برای شما انجام خواهد داد.
مشتری: خیلی ممنون. خیلی کمکم کردید.
متصدی: خواهش می کنم. امیدوارم شما را به زودی ببینیم.
اصطلاحات بانکی به انگلیسی
Account
حساب (بانکی)
I’m going to open an account
قصد دارم یک حساب باز کنم
ATM => automated teller machine
دستگاه خودپرداز
There is an ATM near here, but it’s almost always broken-down
یه دستگاه خودپرداز نزدیک اینجاست ولی تقریبا همیشه خرابه
balance
موجودی حساب
Please check your bank balance
لطفا موجودی حساب بانکی خود را چک کنید
bounce
(چک) برگشت خوردن
I had a bounced cheque yesterday
دیروز یه چک برگشتی داشتم
cash
پول نقد، نقد کردن (چک)
I need to cash this cheque
من باید این چک رو نقد کنم
CD => certificate of deposit
حساب سرمایه گذاری بلند مدت (در این نوع حساب، صاحب حساب متعهد می شود که سپرده خود را برای مدت معینی(یک سال، دو سال…) نزد بانک نگه دارد و تا قبل از به پایان رسیدن این مدت معین آن را از بانک خارج نکند.)
check / cheque (chequebook)
چک (دسته چک)
I want to write two cheques, but there’s only one left
می خوام دو تا چک بنویسم ولی فقط یکی مونده
*check یک کلمه آمریکایی است ولی cheque اغلب در انگلیسی بریتانیایی کاربرد دارد
checking account = current account
حساب جاری
*checking account در انگلیسی آمریکایی کاربرد دارد ولی current account در انگلیسی بریتانیایی بکار برده می شود.
debt
بدهی
He owes a large debt to the bank
او بدهی زیادی به بانک داره
deposit
واریز کردن (به حساب)، واریز
Yesterday I went to the bank and deposited the checks for you
دیروز من به بانک رفتم و چک ها رو برات واریز کردم
endorse
پشت نویسی کردن (چک)
Sir, you need to endorse your cheque
آقا شما باید چکتون رو پشت نویسی کنید
interest
بهره، سود بانکی
I have to pay a lot of interest on the loan I’ve recently gotten
من باید بهره زیادی رو برای وامی که اخیرا گرفتم پرداخت کنم
loan
وام
I’m trying to get a 10000 loan to buy a car
دارم سعی می کنم یه وام 10 هزار دلاری برای خرید ماشین بگیرم
savings account
حساب پس انداز
*saving account در انگلیسی آمریکایی بکار می رود ولی در انگلیسی بریتانیایی از عبارت deposit account به جای آن استفاده می شود.
statement
صورتحساب
My bank sends me statements every month
بانکی که در آن حساب دارم هر ماه صورت حسابم رو برام ارسال می کنه
teller
صندوقدار
*teller یک کلمه آمریکایی است و معادل آن در انگلیسی بریتیش cashier می باشد.
withdraw
(از حساب بانکی پول) برداشت کردن
I just withdrew 200 dollars from my account
همین الان 200 دلار از حسابم برداشت کردم.
لغات و اصطلاحات اقتصادی به انگلیسی
لیستی کامل از لغات و اصطلاحات رایج انگلیسی در مورد اقتصاد به همراه معنی و مثال در این پست قرار داده است. این لغات و اصطلاحات در مکالماتی که در مورد اقتصاد است بسیار استفاده می شوند. تعدادی از این واژگان مربوط به اقتصاد دارای تلفظ صوتی می باشند.
Asset
دارایی
His assets include a company in Asia and a house in Germany.
دارایی های او شامل یک شرکت در آسیا و یک خانه در آلمان می شود.
Bankruptcy
ورشکستگی
It could be possible to have more bankruptcies among small companies next year.
سال بعد ممکن است ورشکستگی های بیشتری بین شرکت های کوچک داشته باشیم.
Budget
بودجه
Fortunately, the project was finished on time and within budget.
خوشبختانه پروژه سر وقت تمام شد و به اندازه بودجه هزینه برداشت.
Budget deficit
کسری بودجه
Budget surplus
مازاد بودجه
The government has projected a budget surplus of 200 million dollars by the end of the year.
دولت مازاد بودجه 200 میلیون دلاری را تا انتهای سال پیش بینی کرده است.
Capital
سرمایه
They established the company back in 2005 with a starting capital of 10000 dollars.
آنها شرکت را در سال 2005 با سرمایه اولیه 10000 دلار تاسیس کردند.
Capitalism
(نظام) سرمایه داری
Competition
رقابت
Competition in business can sometimes be cruel.
رقابت در کسب و کار بعضی اوقات می تواند بی رحم باشد.
Consumer
مصرف کننده
The new rates will affect all consumers.
نرخ های جدید همه مصرف کنندگان را تحت تاثیر قرار خواهد گذاشت.
Currency
ارز
You’ll need some cash in local currency there.
تو به مقداری پول نقد به ارز رایج داخلی احتیاج پیدا می کنی.
Deadline
سررسید
Debt
بدهی
Some African countries are badly in debt.
بعضی از کشورهای آفریقایی خیلی بدهکار هستند.
Debtor
بدهکار
Many debtors have called to talk to you.
طلبکاران زیادی زنگ زدند که می خواستند با شما صحبت کنند.
Deficit
کمبود
Our economy in the current year has a deficit of 10 billion dollars.
اقتصاد ما در سال جاری 10 میلیارد دلار کمبود دارد.
Demand
تقاضا
There is an increasing demand for safer cars.
تقاضای رو به افزایشی برای ماشین های امن تر وجود دارد.
Develop
توسعه یافتن
The German economy developed rapidly
اقتصاد آلمان به سرعت توسعه یافت
economics
علم اقتصاد، رشته اقتصاد
I’m studying economics at New York University.
من در دانشگاه نیویورک اقتصاد می خونم.
Economist
اقتصاددان
economy
اقتصاد
Tourism contributes millions of dollars to the country’s economy.
جهانگردی میلیون ها دلار به اقتصاد کشور کمک می کند.
Their country’s economy is about to collapse.
اقتصاد آنها در آستانه فروپاشی است.
Embargo
ممنوعیت، تحریم
They have put embargo on imports of dairy products.
آنها واردات لبنیات را ممنوع کرده اند.
employee
کارمند
The number of employees have increased by 13% ever since we changed our policies.
از وقتی که سیاست هایمان را تغییر داده ایم تعداد کارمندان 13 درصد افزایش یافته است.
Employer
کارفرما
He is an infamous employer for his bad behavior towards his employees.
او به خاطر رفتار بدش نسبت به کارمندانش یک کارفرمای بدنام است.
Financial markets
بازارهای مالی
Export
(به صورت جمع) صادرات، صادر کردن
Among the exports of Iran, Oil is the most important one.
نفت در میان کالاهای صادراتی ایران مهمترین است.
Fiscal
مالی
The country’s total income for the fiscal year 2011 were about 200000000 dollars.
کل درآمد کشور در سال ملی 2011 در حدود 200000000 میلیارد دلار بود.
Fiscal policy
سیاست مالی
Global economy
اقتصاد جهانی
We are all part of the global economy.
ما همه جزئی از اقتصاد جهانی هستیم
Gross Domestic Product (GDP)
تولید ناخاص داخلی
If the GDP continues to shrink, it may result in a lot of unemployment.
اگر تولید ناخالص داخلی همین طور کاهش پیدا کند، این به بیکاری زیادی منجر خواهد شد.
Import
(به صورت جمع) واردات، وارد کردن
We import a lot of cars from other countries.
ما ماشین های زیادی از کشورهای دیگر وارد می کنیم.
Income
درآمد
The average incomes have risen by 2% over the past 3 years.
میانگین درآمد ها در سه سال اخیر 2 درصد کاهش یافته است.
Inflation
تورم
Inflation is currently running at 7%
تورم در حال حاضر 7 درصد است.
Inject
تزریق کردن (پول)
The government has decided to inject more money into financial markets.
دولت تصمیم گرفته است پول بیشتری به بازارهای مالی تزریق کند.
Interest
بهره
Interest rate
نرخ بهره
Interest rates have risen by 3%
نرخ بهره 3 درصد افزایش یافته است.
Invest
سرمایه گذاری کردن
Their institute has decided to invest 500000 dollars in our project.
موسسه آنها تصمیم گرفته است 500000 هزار دلار در پروژه ما سرمایه گذاری کند.
Investment
سرمایه گذاری
Leverage
اهرم فشار
Rich countries often have stronger leverage
کشورهای ثروتمند اغلب اهرم فشار قوی تری دارند.
Monopoly
انحصار
Our company has a monopoly over the new phones in the country.
شرکت ما انحصار گوشی های جدید در کشور را دارد.
Monopolize
(چیزی را) در انحصار خود داشتن
The company had monopolized the carpet market until the sanctions hit them badly.
تا زمانی که تحریم ها ضربه بدی به آنها زد شرکتشان بازار فرش را در انحصار خود گرفته بود.
National debt
بدهی ملی
Poverty
فقر
Hundreds of millions of people live in poverty in the world.
صدها میلون نفر در جهان در فقر زندگی می کنند.
Private sector
بخش خصوصی
More than 40% of students who graduate from university work in the private sector.
بیشتر از 40 درصد دانشجویانی که از دانشگاه فارق التحصیل می شوند در بخش خصوصی کار می کنند.
Profit
سود
She made a huge profit from selling her house.
او سود زیادی از فروش خانه اش کسب کرد.
Public sector
بخش دولتی
Most scientists work for the public sector
بیشتر دانشمندان برای بخش دولتی کار می کنند.
Recession
رکود اقتصادی
Our economy has entered a recession.
اقتصاد ما وارد رکود شده است.
Redundant
بیکار
To keep the company alive, one-third of the workforce will be made redundant.
برای نگه داشتن شرکت یک سوم نیروی کار بیکار خواهند شد.
Services
خدمات
Stable
با ثبات
The economy of Japan is still stable.
اقتصاد ژاپن هنوز هم باثبات است.
Stagnation
رکود
In the face of a long stagnation in the country, they have made a great deal of progress.
علارغم یک رکود طولانی در کشور آنها پیشرفت زیادی کرده اند.
Subsidy
یارانه
We might be able
Supply
عرضه
Demand for organic produce has exceeded supply.
تقاضا برای محصولات طبیعی از عرضه بیشتر شده است.
Tax
مالیات
The government is increasing the tax on cigarettes.
دولت در حال افزایش مالیات سیگار است.
Unemployed
بیکار
In their economy a lot of people have been unemployed for the past three years.
در اقتصاد آنها، در طول سه سال اخیر افراد زیادی بیکار بوده اند
Tax-exempt
معاف از مالیات
Unemployment
بیکاری
Unemployment has risen for the the third consecutive year.
بیکاری برای سومین سال متوالی افزایش پیدا کرده است.
value-added
ارزش افزوده
فیلم آموزش لغات و اصطلاحات مکالمه انگلیسی در بانک
مکمل یادگیری مکالمه انگلیسی در بانک
برای یادگیری بیشتر مکالمه انگلیسی در بانک و یا اصطلاحات انگلیسی اقتصادی می توانید به کتاب آموزش زبان انگلیسی بانکداری و مدیریت بانکی English for Banking مراجعه نمایید. همچنین بسته آموزشی کتاب زبان تخصصی بانکداری و مدیریت مالی V.E. English for Banking Finance 1 & 2 نیز توصیه می شود.
نکته ای که در اینجا حائز اهمیت بسیار است و اغلب توسط زبان آموزان مورد غفلت واقع می شود عناصر مهم در یادگیری و به یادسپاری مطالب مورد مطالعه است. این سه عنصر، تمرین، تکرار و نظم در یادگیری نام دارند. بر کسی پوشیده نیست که اگر این سه عنصر در هنگام مطالعه و یادگیری مورد غفلت زبان آموزان یا هر محصل دیگری قرار گیرد، بی شک تنها عایدی وی، اتلاف زمان و هزینه برای یادگیری است. پس هر مبحثی را که می خواهیم یاد بگیریم باید به این سه عنصر توجه ویژه ای داشته باشیم.
موارد آموخته شده را تمرین کنیم، تمرین هایمان را تکرار کنیم و از همه مهم تر در این دو موضوع نظم و ترتیب داشته باشیم.
بحث مکالمه انگلیسی در بانک را همینجا به پایان می بریم.
[promotion id=”16021″ ]